پيام دوستان
+
بايرام يئلي چارداخلاري ييخاندا
*نوروز گولي* قار چيچگي چيخاندا
آغ بولوتلار کوينکلرين سيخاندا
بيزدن ده بير ياد ايليه ن ساغ اولسون
دردلريميز قوي ديکلسون داغ اولسون
*استاد شهـ ـريار*
++++++
اين گل اواخر اسفند و دم دماي بهار در مياد لابلاي برفا توي کوهستان
ما بهش ميگيم *نـوروز گولي* يا همون گل نوروز
که نويد آمدن بهار رو ميده:)

عارفانه هاي يک دوست
8:15 صبح
ترجمه منظوم شعر استاد: چون چارتاق را فِکنَد باد نوبهار/نوروزگُلي و قارچيچگي گردد آشکار/بفشارد ابر پيرهن خود به مَرغزار
وقتي که باد نوروزي در زمان خاص خود *آلاچيقها را واژگون ميکند و گل مخصوص نوروز از زير برف سر برميآورد*."چيچک" در ترکي هم به معناي* گل سرخ *است و هم به بيماري *سرخک* گفته ميشود، تشبيه آن به دليل دانههاي قرمز روي صورت سفيد کودکان است.وقتي که ابرهاي سفيد
+
تقويم قديمي زمان دانشجوي باز ميکنم تنها نوشته شده Life is full of beauty. Notice it. Notice the bumble bee, the small child, and the smiling faces. Smell the rain, and feel the wind.
انديشه نگار
ديروز 4:8 عصر
+
روزها وساعات مي آيند، سال 1403 به گام هاي پاياني ميرسد، نميدانم ،فروغي وشوري که در من نيست ولي اندوهي در من است، عصياني خاموش، گاه سر در گريبانم، گاه دستي ميگيرم که آن دست به آسمان بلند شود دعايي کند تا اين غم به مدد ايزد کاسته شود، من مسافر کدام قطارم نميدانم، کاش دوباره متولد شوم
انديشه نگار
ديروز 4:8 عصر
زيبا وعالي،@};- من مسافر کدام قطارم نمي دانم،کاش دوباره متولد شوم،کاش عقربه هاي زمان مي ايستاد ومن اندکي درنگ مي کردم تا قبل از گذشته شدن حال،حالي تازه مي کردم ودرحال مي زيستم،چرا که اين قطاررا ايستايي نيست،فقط بايد ازحال لذت برد به قول خيام چون عاقبت کارجهان نيستي است،انگارکه نيستي چوهستي خوش باش.
+
سلام عزيزان وبلاگي اهالي ادب، معرفت وعشق..... امروز گذر ما به کرمان افتاده شايد سالهاست در انديشه ديدار اين شهرم وامروز گر چه يکباره ولي به دل ميهمان اهالي کرمان شديم فوق العاده دوست داشتني هستند اميدوارم گذري به اين شهر زيبا بکنيد......... هر چند که از روي کريمان خجليم
غم نيست که پرورده اين آب و گليم
در روي زمين نيست چو کرمان جايي
کرمان دل عالم است و ما اهل دليم
در انتظار آفتاب
ديروز 11:46 صبح
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} بله استاد زيبا ميفرماييد....... يک حال خوش يک همسفر يک شانه ميخواهد،از اين جهان قدري مي و پيمانه ميخواهد
+
سلام خوبي نيامده نخ بسته ام به انگشتم بشمارم هر که را که در گوشي همراه سالهاست به جناب، وبانو تنها ميشناسم. سلام نيشخندت هم بر من زيباست چون تو خود ميداني گاه تظاهر به دوستي خود حال خوب دل است، گاه تو فرياد زني نوروز وانطرف تر يکي نرم نرم بگويد آمد ه خوبي، شادي، سلامتي..... دنيايي داريم..نه؟؟؟ . سلامم را چه آرام پاسخ ميگويي ، غريبه نيستي آمدي،کوچه پاستور، پلاک تنهايي زنگ اول منتظرم....
مهرباني #
ديروز 11:56 عصر
+
نيچه ميگه.... زن در عشق مرزها را نميشناسد، ودر انتقام هيچ چيز را نيمه سوخته نميگذارد
هما بانو
03/12/25
هاينريش بل:يه زن نميتونه ( دوستت داشته باشه)، بعد دوستت نداشته باشه ،بعد دوباره دوستت داشته باشه، يه زن فقط ميتونه (دوستت داشته باشه)، دوستت داشته باشه ،دوستت داشته باشه و بعد ديگه هيچوقت ( دوستت نداشته باشه)
بسيار عالي خانم دکتر،@};- براين باورم خدا مي خواست در دنيا بيشتروبهترشناخته شود گريبان عدم را دريد وازپشت هيچستان موجودي بنام#زن آفريد تا تجلي وآيينه رحمت ومهرو زيبايي بي منتهاي او باشد
عارفانه هاي يک دوست
03/12/24
+
آدمها به فراموشي محتاجترند تا به خاطره.
آدمها از خاطرات خنجر ميسازند و با خنجرِ خاطره خط مياندازند روي همهچيز زندگي.
زندگي خجالت ميکشد که از ذهن بيرون بيايد، بس که تن و بدن و سر و صورتش خطخطي خاطرات است.
گاهي، خاطره خطرناکترين چيز جهانه
هما بانو
03/12/22
قبل از انقلاب ترانه اي بود که ميگفت : خدايا فراموشيم ده ، لب بسته خاموشيم ده ... يادم هست يک شب در خواب شنيدم که صدايي گفت : بعضي ها اين را از خدا خواستند و خدا هم به آنها داد :)
درودبربانوي پارسي،@};- کاش مي شد فراموش کرد، اماچگونه مي شود لحظه هاي شيرين وسخت عاشقي را فراموش کرد،مرا دور از تو خواهد کشت باهم هاي بعدازتو.
+
گاهي براي خوب شدن حالت
نبايد سمت آدما بري
گزينههاي امن تر و مطمئن تري، نيز هست:
بارون
هوا
موسيقي
قهوه
و کتاب ..
هما بانو
03/12/22
+
سلامي
سر آغاز آواز عشق
و باب صداقت
و طرح طلوع..... هنوز باغ مني ، اي خشک
هنوز حرف مني ، اي لال
دبيرستان انصاري
03/12/21
+
فرزندم در دهه سي زندگي تنها بودم، در آستانه چهل تو آمدي و خواهي بود تا.... .. بعد از اين را نمي دانم باور دارم ،گر به همه عمر خويش با تو بر آرم دمي، حاصل عمر آن دميست باقي ايام رفت.... اما ايمان دارم تو دهه هاي زيادي را ميگذراني شصت، هفتاد، هشتاد..... هميشه با عشق، ايمان ومعرفت زندگي کن ودر دل با تمناي ايران سربلند
2-بهار انديشه
03/12/21
+
دايي جان من بهار 1404 را نديده رفت.... ومن هم او را نديده نميدانم به کجا مي روم افسوس... ايستاده بودم
هوا سرد بود
رد شدي
نگاه کردي
هوا سردتر شد
مرا نديدي و رد شدي
ولي من
هنوز ايستاده بودم
هرروز نگاهت را مرور ميکنم
و هرروز
سردتر ميشود.
مهرباني #
03/12/20